Wednesday, March 5, 2014

توضیح مترجم: نویسنده در این مقاله در جستجوی تحلیل بستر فرهنگی بزه های جنسی است. و از این رهگذر به


توضیح مترجم: نویسنده در این مقاله در جستجوی تحلیل بستر فرهنگی بزه های جنسی است. و از این رهگذر به  تحلیل تکامل رابطه جنسی  و مفهومروابط جنسی وآلیته میپردازد. تکاملی که طی آن روابط جنسی وآلیته استحاله ای شگرف را شاهد بوده است. از رابطه ای در قالب پدرسالاری متعی ن اما مصونیت زا برای زنان بسوی رابطه ای که بنا به تعبیر نگارنده charlotte johnson ی مقاله هسته ی مرکزی اش عبارت است از نوعی ذهنیت ( mentality ) جنسی و به تعبیر گیدنز نوعی محرمیت. هسته ای که سببساز نوعی آزادی عمل و خودمختاری برای زنان است روابط جنسی را از محدودیتهایی همچون زادوولد و تسلط مردانه رها ساخته و آن را به کنشی هرروزه و توی چشم بدل کرده است و عشق را از عشقی شهوتزا ( passionate love ) به عشقی رمانتیک  و در آخرین مرحله آنچنانکه گیدنز نام نهاده به عشقی ممزوج ( confluent love ). عشقی که اگر چه طی آن جریانی سیال از خود هویتی و خود پنداره ( self-image ) بر مبنای نوعی تعریفی جنسی از خویشتن و شریک بطور مستمر جریان دارد اما بتدریج زمینه را برای جامعه ای سرشار از جدایی و طلاق فراهم میآورد. نویسنده تحول از ا بژه یروابط جنسی به سوژه های خودمختار جنسی را مسبب وضعیتی پارادوکسیال و شیزوفرنیک میبیند که پورنوگرافی و بزه های جنسی اشمئزازآوری همچون بزه کودک جنسانه در زهدانش پرورش می یابند. در این متن از نظرگاههای تاریخی و تبارشناسانه ی فوکو و گیدنز و مفاهیم مربوط به نظامهای فکری آنان همچون سیاست تن سیاست زیست سیاست هویت و سکسوآلیته ی شکلپذیر ( plastic sexuality )   بخوبی در تحلیلی کارکردی جهت تبیین پدیده ای آسیبزا همچون وقاحتنگاری و بزه های جنسی مربوط به کودکان استفاده شده است. روایت تیره وتار هانس بوتالیر از مرکزیت یافتن "خویشتن" در مراودات اجتماعی خواننده را بشدت نگران و تصویر و تصور او را از آیندهروابط جنسی وآلیته و روابط دو جنس با گونه ای ابهام عجین شده با خوف همراه میسازد.  دیدگاه بوتالیر نسبت بهروابط جنسی محافظه کارانه بوده و کماکان فروید را به سبب کشبدن ماشه ی انقلاب جنسی در دهه ی 60 و 70 میلادی متهم میکند فرویدی که اگرچه چندشکلیهای رانه ی جنسی را نابهنجار یا منحرف نام نهاده اما از سویی دیگر همین انحرافات را "عادی" میدانسته آنها را مطرح و به حوزه ای عمومی وارد کرده است آنجا که در عصر مدرن دیگر نه انحراف که گونه ای ابراز خود یا خود-بیانگری قلمداد میشوند. بوتالیر سه مناقشه ی رودرروی هرزه نگاری که در مفاهیمی charlotte johnson همچون "عرف" "شان انسانی" و "حفاظت" قالب بندی میشوند را شکست خورده میداند اما امیدوارانه براین نکته تاکید میکند که هرزه نگاری در ورود به اقلیم کودکان charlotte johnson با موانع جدی روبروست. قسمت دوم ترجمه فارسی را در ذیل میخوانیم.
گسترش بنیادین در ذهنی ت جنسی ما درون بستری از روابط که هرچه بیشتر برابر شده و در تقابل با استانداردهای بالای محقق شده برای شریکها [ منظور استانداردهایی charlotte johnson است که در بستر روابط سنتی میان زن و مرد برای آنها وضع شده و از برتری مردان جانبداری میکند. م] قرار میگیرند رخ میدهد. حال گشودگی بیشتری وجود دارد گونه های بیشتری از شهوت و تمایل جنسی بی بندوباری بیشتری. در چنین اوضاع و احوالی اشکال نابهنجار ( perverse )روابط charlotte johnson جنسی تلویحا به معنای گونه ها ( varieties ) خواهند بود. چنین گسترشی تدریجا charlotte johnson رخ داد. بعنوان مثال فروید نابهنجاریها را همچون حالت ( condition ) ی عادی ( normal ) از انسان درنظر میگیرد (او از نابهنجاری چندشکلی { polymorphous } رانه { drive } ی جنسی سخن میگوید). چندین دهه بعد روابط جنسی شناسانی همچون هاولوک الیس { Havelock Ellis } از واژه ی انحراف ( deviancy charlotte johnson ) بجای نابهنجار charlotte johnson سخن گفتند واژه ای که در بدو امر برای جنبش همجنسخواهی حائز اهمیت بود. اما این مجادله charlotte johnson بطور مشخص در دوره ی انقلاب جنسی دهه ی 1960 از تب و تاب افتاد.
آنچه که جفری ویکس ( Jeffrey Weeks ) (1986) از آن با عنوان "زوال نابهنجاری" یاد کرد از سوی گیدنز چونان پیآمد خود ابرازی ( self-expression ) مدرن ا دراک شد. "جایگزنی charlotte johnson نابهنجاری با تکثر بخشی از یک مجموعه ی پردامنه از تغییرات تشکیل دهنده ی مدرنیته ی رو به گسترش است" (صفحه 34 [منظور صفحه مربوط به کتاب گیدنز است با عنوان تحول محرمیت روابط جنسی وآلیته عشق و اروتیسم].م). در بطن چنین فرایندی از زوال نابهنجاری بود که هرزه نگاری در دهه ی 1970 ر خ نمود تصدیقی charlotte johnson شادباشانه از تکثر جنسی. تولید هرزه نگاری سوار بر امواج انقلاب جنسی دهه ی 1970 در همه جا شایع شد. رهایی ناگهانی از رسوم انکشاف charlotte johnson چندشکلی بودن ( pluriformity ) جنسی و مهر تاییدی بر هسته ی جنسی هویت مدرن.
اگرچه توسعه ی صنعت هرزه نگاری در بدو امر با اعتراض همراه شد اما از خویش جانسختی نشان داد. هرزه نگاری همه جا در دسترس است در تمامی گونه هایش. آن هنگام که پشت رایانه نشسته ایم تنها سه کلیک موس با هرزه نگاری بی پرده ( hard-core )فاصله داریم روابط جنسی آوایی ( audio sex ) هر لحظه از روز از طریق تلفن در دسترس است اشکال ملایم تر پورن ( porn ) در تلویزیون عادی شده است غیر از این همواره در این گوشه کنارها کلوبی ویدئویی هست. با نگاهی به گذشته سرعت عادی شدنروابط جنسی علنی ( public sex ) نفسگیر به نظر میرسد. اولین نمایش بدن عریان زن- فیل بلوم ( Phil Bloom ) [متولد charlotte johnson 1945 و اولین هنرپیشه ای که به تاریخ 1967 کاملا عریان بر صفحه تلویزون ظاهر شد. م]- در تلویزیون آلمان و به سال 1968 بود. اگرچه پس از این نمایش بسیاری از بینندگان حق اشتراک خویش را لغو نمودند اما این رخداد بصورت سلسله وار و در بسیاری از برنامه های دیگر تکرار شد.
نخستین پاتک سیاسی زده شد و در ابتدا علیه هرزه نگاری بی پرده در سینما. وزارت دادگستری هلند فان آت ( Van Agt ) به نبردی علیه پیشرفت صنعت هرزه نگاری در ارتباط با فیلم دیپ ثرات ( Deep Throat ) پیوست.

No comments:

Post a Comment